معنی فارسی concert/concert

B1

کنسرت، یک رویداد موسیقایی که در آن هنرمندان برای عموم اجرا می‌کنند، معمولاً شامل موسیقی زنده و نمایش است.

A live performance of music before an audience.

example
معنی(example):

من دیشب به یک کنسرت رفتم و فوق العاده بود.

مثال:

I went to a concert last night and it was amazing.

معنی(example):

کنسرت در پارک ساعت 6 بعد از ظهر شروع می‌شود.

مثال:

The concert in the park starts at 6 PM.

معنی فارسی کلمه concert/concert

:

کنسرت، یک رویداد موسیقایی که در آن هنرمندان برای عموم اجرا می‌کنند، معمولاً شامل موسیقی زنده و نمایش است.