معنی فارسی concession line
B1صفی که مردم برای خرید کالا یا خدمات از یک نمایندگی در آن انتظار میکشند.
A line of people waiting to purchase goods or services from a concession.
- NOUN
example
معنی(example):
صف نمایندگی برای بلیتها دور بلوک کشیده شده بود.
مثال:
The concession line for tickets stretched around the block.
معنی(example):
بسیاری از مردم در صف نمایندگی برای خوراکیها منتظر بودند.
مثال:
Many people waited in the concession line for refreshments.
معنی فارسی کلمه concession line
:
صفی که مردم برای خرید کالا یا خدمات از یک نمایندگی در آن انتظار میکشند.