معنی فارسی concessor
B1فرد یا نهادی که مجوز یا امتیاز خاصی را برای استفاده دیگران فراهم میکند.
An individual or entity that grants permission or a concession for others to use something.
- NOUN
example
معنی(example):
اجازهدهنده به ما اجازه داد از زمین برای کشاورزی استفاده کنیم.
مثال:
The concessor allowed us to use the land for farming.
معنی(example):
به عنوان یک اجارهدهنده، او توزیع منابع را کنترل میکرد.
مثال:
As a concessor, she controlled the distribution of resources.
معنی فارسی کلمه concessor
:
فرد یا نهادی که مجوز یا امتیاز خاصی را برای استفاده دیگران فراهم میکند.