معنی فارسی conchoidally
C1کانچوئیدالی، به روشی اشاره دارد که منحنیها یا اشکال خاص این خصوصیات را نشان میدهند.
In a manner relating to or resembling a conchoid, often in mathematical contexts.
- ADVERB
example
معنی(example):
این منحنی به صورت کانچوئیدالی رفتار میکند و مشابه شکل یک کانچوید است.
مثال:
The curve behaves conchoidally, resembling the shape of a conchoid.
معنی(example):
ریاضیدان منحنی تعریفشده بهصورت کانچوئیدالی را به دانشآموزانش توضیح داد.
مثال:
The mathematician explained the conchoidally defined curve to his students.
معنی فارسی کلمه conchoidally
:
کانچوئیدالی، به روشی اشاره دارد که منحنیها یا اشکال خاص این خصوصیات را نشان میدهند.