معنی فارسی concisest
B1به معنای بسیار مختصرتر، بیان یا نوشتهای که بیشترین اطلاعات را با کمترین کلمات ارائه میدهد.
Most concise; presenting information in the briefest form.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او مختصرترین خلاصه از پروژه را ارائه داد.
مثال:
She gave the concisest summary of the project.
معنی(example):
برای ارتباط سریع، پیام مختصرترین ترجیح داده میشود.
مثال:
For quick communication, the concisest message is preferred.
معنی فارسی کلمه concisest
:
به معنای بسیار مختصرتر، بیان یا نوشتهای که بیشترین اطلاعات را با کمترین کلمات ارائه میدهد.