معنی فارسی concubinehood

B1

وضعیت هم‌نشینی، که به حالتی اطلاق می‌شود که یک فرد در نقش هم‌نشین قرار دارد.

The condition or state of being a concubine.

example
معنی(example):

وضعیت هم‌نشینی به معنی وضعیت بودن به عنوان یک هم‌نشین است.

مثال:

Concubinehood refers to the status of being a concubine.

معنی(example):

در طول تاریخ، وضعیت هم‌نشین از نظر اهمیت و پذیرش متفاوت بوده است.

مثال:

Throughout history, concubinehood has varied in significance and acceptance.

معنی فارسی کلمه concubinehood

: معنی concubinehood به فارسی

وضعیت هم‌نشینی، که به حالتی اطلاق می‌شود که یک فرد در نقش هم‌نشین قرار دارد.