معنی فارسی conditional discharges
B2آزادی مشروط که تحت شرایط خاصی به فرد داده میشود و معمولاً با نظارت همراه است.
A legal sentence that allows a defendant to avoid imprisonment under certain conditions.
- NOUN
example
معنی(example):
قاضی برای مجرمان مرتکب اولین بار حکم آزادیشان را صادر کرد.
مثال:
The judge granted conditional discharges for first-time offenders.
معنی(example):
آزادسازی مشروط میتواند کمک کند تا اصلاح شوند نه اینکه مجازات شوند.
مثال:
Conditional discharges can help rehabilitate rather than punish.
معنی فارسی کلمه conditional discharges
:
آزادی مشروط که تحت شرایط خاصی به فرد داده میشود و معمولاً با نظارت همراه است.