معنی فارسی conducta
B1رفتار یا نحوه عمل یک فرد در شرایط خاص.
Behavior or manner of conducting oneself.
- NOUN
example
معنی(example):
رفتار دانشآموزان در طول سفر قابل تحسین بود.
مثال:
The conducta of the students was commendable during the trip.
معنی(example):
رفتار خوب برای ایجاد یک محیط مثبت در کلاس ضروری است.
مثال:
Good conducta is essential for a positive classroom environment.
معنی فارسی کلمه conducta
:
رفتار یا نحوه عمل یک فرد در شرایط خاص.
