معنی فارسی conductress

B2

کنترل‌کننده به زنی اطلاق می‌شود که مسئول بررسی بلیط‌ها و کمک به مسافران در وسایل نقلیه عمومی است.

A woman who is in charge of checking tickets and assisting passengers on public transport.

noun
معنی(noun):

A female conductor

example
معنی(example):

کنترل‌کننده بلیط‌ها را در اتوبوس بررسی کرد.

مثال:

The conductress checked the tickets on the bus.

معنی(example):

او سال‌ها به عنوان کنترل‌کننده در تراموا کار کرد.

مثال:

She worked as a conductress on the tram for many years.

معنی فارسی کلمه conductress

: معنی conductress به فارسی

کنترل‌کننده به زنی اطلاق می‌شود که مسئول بررسی بلیط‌ها و کمک به مسافران در وسایل نقلیه عمومی است.