معنی فارسی condylectomy

B1

عمل جراحی که در آن یک کاندیلا یا برجستگی در انتهای یک استخوان بریده می‌شود.

Surgical removal of a condyle.

example
معنی(example):

یک کاندیlectomy ممکن است برای کاهش درد ضروری باشد.

مثال:

A condylectomy might be necessary to relieve pain.

معنی(example):

پزشک روند کاندیlectomy را به بیمار توضیح داد.

مثال:

The doctor explained the procedure of condylectomy to the patient.

معنی فارسی کلمه condylectomy

: معنی condylectomy به فارسی

عمل جراحی که در آن یک کاندیلا یا برجستگی در انتهای یک استخوان بریده می‌شود.