معنی فارسی condylome
B1کاندیلوما، زائدهای که معمولاً به دلیل عفونتهای ویروسی ایجاد میشود.
A benign growth usually caused by viral infection.
- NOUN
example
معنی(example):
پزشک در طول معاینه کاندیلوما را ارزیابی کرد.
مثال:
The physician evaluated the condylome during the examination.
معنی(example):
گزینههای درمان برای کاندیلوما شامل انواع درمانهای موضعی است.
مثال:
Treatment options for condylome include various topical therapies.
معنی فارسی کلمه condylome
:
کاندیلوما، زائدهای که معمولاً به دلیل عفونتهای ویروسی ایجاد میشود.