معنی فارسی conelike

B1

مانند قیف، توصیف اشیاء یا اشکالی که نوک تیز و قاعده‌ای وسیع دارند.

Resembling a cone; having the shape of a cone.

example
معنی(example):

کوه شکلی شبیه قیف داشت.

مثال:

The mountain had a conelike shape.

معنی(example):

بستنی قیفی شکلی شبیه قیف دارد.

مثال:

The ice cream cone is conelike.

معنی فارسی کلمه conelike

: معنی conelike به فارسی

مانند قیف، توصیف اشیاء یا اشکالی که نوک تیز و قاعده‌ای وسیع دارند.