معنی فارسی coner
A2گوشه، ناحیهای که دو یا چند سطح به هم میرسند.
A point or part where two or more surfaces meet.
- NOUN
example
معنی(example):
گوشه اتاق پر از جعبهها بود.
مثال:
The coner of the room was filled with boxes.
معنی(example):
او در گوشه نشست تا خصوصی باشد.
مثال:
He sat in the coner to have some privacy.
معنی فارسی کلمه coner
:
گوشه، ناحیهای که دو یا چند سطح به هم میرسند.