معنی فارسی conf

B2

کنفرانس، نشست یا جمع‌آوری افراد برای بحث و تبادل نظر در مورد موضوعات خاص.

A gathering or meeting of individuals to discuss and exchange ideas on specific topics.

example
معنی(example):

ما یک کنفرانس برای فردا برنامه‌ریزی کرده‌ایم.

مثال:

We have a conf scheduled for tomorrow.

معنی(example):

کنفرانس موضوعات مهمی در فناوری را پوشش خواهد داد.

مثال:

The conf will cover important topics in technology.

معنی فارسی کلمه conf

: معنی conf به فارسی

کنفرانس، نشست یا جمع‌آوری افراد برای بحث و تبادل نظر در مورد موضوعات خاص.