معنی فارسی conferval

B1

اصطلاحی برای توصیف وضعیت خاصی از رشد جلبک‌ها در محیط‌های آبی.

Referring to a condition or stage of algae growth in aquatic environments.

example
معنی(example):

کنفروال اصطلاحی است که برای توصیف رشد جلبک در دریاچه‌ها استفاده می‌شود.

مثال:

Conferval is a term used to describe algae growth in lakes.

معنی(example):

نظارت بر شرایط کنفروال به بهبود کیفیت آب کمک می‌کند.

مثال:

Monitoring conferval conditions helps in managing water quality.

معنی فارسی کلمه conferval

: معنی conferval به فارسی

اصطلاحی برای توصیف وضعیت خاصی از رشد جلبک‌ها در محیط‌های آبی.