معنی فارسی confidente
B2شخصی که به عنوان دوست مورد اعتماد شناخته میشود و میتوان به او اعتماد کرد تا اسرار حفظ شود.
A person with whom one shares secrets or private matters, often trusted to keep them confidential.
- NOUN
example
معنی(example):
او نزدیکترین دوست رازدار من است.
مثال:
She is my closest confidente.
معنی(example):
به عنوان رازدار او، او همه رازهایش را میداند.
مثال:
As his confidente, she knows all his secrets.
معنی فارسی کلمه confidente
:
شخصی که به عنوان دوست مورد اعتماد شناخته میشود و میتوان به او اعتماد کرد تا اسرار حفظ شود.