معنی فارسی confirmative

B1

تأییدکننده به معنای ارائه تأیید یا حمایت از یک ادعا یا نظر است.

Serving to confirm; providing affirmation or support.

example
معنی(example):

پاسخ تأییدکننده او به تیم اطمینان داد.

مثال:

His confirmative response reassured the team.

معنی(example):

بیانیه‌های تأییدکننده به روشن کردن موضع کمک می‌کنند.

مثال:

Confirmative statements help clarify a position.

معنی فارسی کلمه confirmative

: معنی confirmative به فارسی

تأییدکننده به معنای ارائه تأیید یا حمایت از یک ادعا یا نظر است.