معنی فارسی conflictless
B2بدون تعارض، به وضعیتی اطلاق میشود که در آن هیچگونه تضاد یا اختلافی وجود نداشته باشد.
Lacking conflict; free from disputes or disagreements.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تیم در یک محیط بدون تعارض کار کرد.
مثال:
The team worked in a conflictless environment.
معنی(example):
او به دنبال یک راهحل بدون تعارض برای مشکل بود.
مثال:
She aimed for a conflictless resolution to the problem.
معنی فارسی کلمه conflictless
:
بدون تعارض، به وضعیتی اطلاق میشود که در آن هیچگونه تضاد یا اختلافی وجود نداشته باشد.