معنی فارسی confusticate

B1 /kənˈfʌstəkeɪt/

به حالتی اشاره دارد که چیزی را بسیار گیج‌کننده یا مبهم می‌کند.

To confuse or bewilder someone.

verb
معنی(verb):

To confuse, confound or perplex.

example
معنی(example):

توضیحات بسیار پیچیده به نظر می‌رسید که دانش‌آموزان را گیج می‌کند.

مثال:

The overly complex explanation seemed to confusticate the students.

معنی(example):

استفاده او از واژگان تخصصی به قصد گیج کردن مخاطبانش بود.

مثال:

His use of jargon was meant to confusticate his audience.

معنی فارسی کلمه confusticate

: معنی confusticate به فارسی

به حالتی اشاره دارد که چیزی را بسیار گیج‌کننده یا مبهم می‌کند.