معنی فارسی congeable

B1

قابل انجماد، به حالتی تبدیل می‌شود که می‌تواند جامد شود.

Capable of congealing or solidifying.

example
معنی(example):

این ماده وقتی به دمای اتاق سرد شود، قابل حالت جامد است.

مثال:

This substance is congeable when cooled to room temperature.

معنی(example):

برخی انواع ژلاتین با مواد درست قابل انجماد هستند.

مثال:

Certain types of gelatin are congeable with the right ingredients.

معنی فارسی کلمه congeable

: معنی congeable به فارسی

قابل انجماد، به حالتی تبدیل می‌شود که می‌تواند جامد شود.