معنی فارسی congenator
B1کنژناتور به معنی سازنده یا تولیدکنندهای است که ویژگیهای مشابه ایجاد میکند.
A device or entity that generates or produces similar characteristics.
- OTHER
example
معنی(example):
یک کنژناتور یک تولیدکننده ویژگیهای مشابه است.
مثال:
A congenator is a generator of similar attributes.
معنی(example):
آنها یک کنژناتور جدید برای تبدیل انرژی مؤثر ایجاد کردند.
مثال:
They developed a new congenator for efficient energy conversion.
معنی فارسی کلمه congenator
:
کنژناتور به معنی سازنده یا تولیدکنندهای است که ویژگیهای مشابه ایجاد میکند.