معنی فارسی congenital
B2مادرزادی، به شرایط یا بیماریهایی اطلاق میشود که از زمان تولد وجود دارند.
A condition or defect that is present at birth.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
(of a trait or a disease) Present since birth.
example
معنی(example):
او با یک نقص قلبی مادرزادی به دنیا آمد که نیاز به جراحی داشت.
مثال:
She was born with a congenital heart defect that needed surgery.
معنی(example):
بیشتر مشکلات مادرزادی گاهی اوقات قبل از تولد قابل تشخیص است.
مثال:
Congenital conditions can sometimes be detected before birth.
معنی فارسی کلمه congenital
:
مادرزادی، به شرایط یا بیماریهایی اطلاق میشود که از زمان تولد وجود دارند.