معنی فارسی congoni
B1مردم بومی منطقهای خاص که فرهنگ و آداب و رسوم منحصر به فردی دارند.
Indigenous people of a specific area known for their unique culture and customs.
- NOUN
example
معنی(example):
مردم کنگونی به خاطر جشنوارههای پررنگ و لعاب خود معروف هستند.
مثال:
The congoni people are known for their vibrant festivals.
معنی(example):
من از موسیقی و رقص فرهنگ کنگونی لذت بردم.
مثال:
I enjoyed the music and dance of the congoni culture.
معنی فارسی کلمه congoni
:
مردم بومی منطقهای خاص که فرهنگ و آداب و رسوم منحصر به فردی دارند.