معنی فارسی congregant

B1 /ˈkɒŋ.ɡɹɪ.ɡənt/

معتقد، شخصی که به یک جامعه مذهبی تعلق دارد و در مراسم مذهبی شرکت می‌کند.

A member of a congregation who attends religious services.

noun
معنی(noun):

A member of a congregation.

example
معنی(example):

جامعه مذهبی شامل بسیاری از معتقدان بود.

مثال:

The congregation included many congregants.

معنی(example):

هر معتقد در خدمات کلیسا شرکت کرد.

مثال:

Each congregant contributed to the church service.

معنی فارسی کلمه congregant

: معنی congregant به فارسی

معتقد، شخصی که به یک جامعه مذهبی تعلق دارد و در مراسم مذهبی شرکت می‌کند.