معنی فارسی congressman
B2کنگره‌من به یکی از اعضای کنگره ایالات متحده اطلاق می‌شود که در آنجا قوانین و سیاست‌ها را تدوین می‌کند.
A member of the Congress of the United States, specifically a representative in the House of Representatives.
- noun
noun
معنی(noun):
A male member of congress.
معنی(noun):
A male member of the House of Representatives.
example
معنی(example):
کنگره‌من با علاقه درباره سیاست جدید آموزشی صحبت کرد.
مثال:
The congressman spoke passionately about the new education policy.
معنی(example):
بسیاری از رأی‌دهندگان به دیدار کنگره‌من آمدند تا درباره مسائل محلی صحبت کنند.
مثال:
Many constituents visited the congressman to discuss local issues.
معنی فارسی کلمه congressman
:
کنگره‌من به یکی از اعضای کنگره ایالات متحده اطلاق می‌شود که در آنجا قوانین و سیاست‌ها را تدوین می‌کند.
