معنی فارسی conidian
B1کونیید، نوعی اسپور غیرجنسی در قارچها که از بودجه کونییدیا ناشی میشود.
A type of asexual spore produced by a conidiophore in fungi.
- NOUN
example
معنی(example):
فرم کونییدی قارچ اغلب در هوا مشاهده میشود.
مثال:
The conidian form of the fungus can often be seen in the air.
معنی(example):
کونییدها برای پراکندگی قارچ حیاتی هستند.
مثال:
Conidians are crucial for the dispersal of the fungus.
معنی فارسی کلمه conidian
:
کونیید، نوعی اسپور غیرجنسی در قارچها که از بودجه کونییدیا ناشی میشود.