معنی فارسی conjunctly
B1به معنای به صورت همزمان یا مشترکاً، به فعالیتهایی اشاره دارد که با همکاری یا در کنار هم انجام میشوند.
In a joint or simultaneous manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
این دو کشور به طور همزمان بر روی پروژه کار کردند.
مثال:
The two countries worked conjunctly on the project.
معنی(example):
آنها به طور همزمان به این وضعیت نزدیک شدند تا نتیجه بهتری را تضمین کنند.
مثال:
They approached the situation conjunctly to ensure a better outcome.
معنی فارسی کلمه conjunctly
:
به معنای به صورت همزمان یا مشترکاً، به فعالیتهایی اشاره دارد که با همکاری یا در کنار هم انجام میشوند.