معنی فارسی conjurership
B2به معنای مقام یا وضعیت فردی است که در احضار یا جادوگری تخصص دارد.
The position or role of a conjurator or magician.
- NOUN
example
معنی(example):
او پس از سالها آموزش به سمت کنجوراتور منصوب شد.
مثال:
He was appointed to the position of conjurership after years of training.
معنی(example):
در جامعه، نقش کنجوراتور مورد احترام است.
مثال:
In the community, the role of conjurership is respected.
معنی فارسی کلمه conjurership
:
به معنای مقام یا وضعیت فردی است که در احضار یا جادوگری تخصص دارد.