معنی فارسی connaisseur

C1

کارشناس، شخصی با دانش و تجربه عمیق در زمینه‌ای خاص، به ویژه در هنر یا غذا.

An expert judge in matters of taste, especially in food and drink.

example
معنی(example):

یک کارشناس غذا می‌تواند تفاوت بین انواع مختلف پنیر را تشخیص دهد.

مثال:

A food connaisseur can tell the difference between various types of cheese.

معنی(example):

او یک کارشناس شراب است که فقط از بهترین سال‌های شراب می‌نوشد.

مثال:

She is a wine connaisseur who only drinks the finest vintages.

معنی فارسی کلمه connaisseur

: معنی connaisseur به فارسی

کارشناس، شخصی با دانش و تجربه عمیق در زمینه‌ای خاص، به ویژه در هنر یا غذا.