معنی فارسی connecter
B1متصلکننده، ابزاری است که برای پیوند دادن دو یا چند چیز استفاده میشود.
An item that joins or links two or more entities together.
- NOUN
example
معنی(example):
برای اتصال این دو کابل به یک متصلکننده نیاز است.
مثال:
A connecter is needed to join these two cables.
معنی(example):
متصلکننده اتصال پایداری بین دستگاهها را تضمین میکند.
مثال:
The connecter ensures a stable connection between devices.
معنی فارسی کلمه connecter
:
متصلکننده، ابزاری است که برای پیوند دادن دو یا چند چیز استفاده میشود.