معنی فارسی connivances
B2توافقهای پنهانی، به ویژه توافقهای غیرقانونی یا غیراخلاقی بین افراد یا گروهها.
Secret or illegal plans made by two or more people to deceive others.
- noun
noun
معنی(noun):
The process of conniving or conspiring.
example
معنی(example):
توافقهای پنهانی بین دو شرکت منجر به رقابت ناعادلانه شد.
مثال:
The connivances between the two companies led to unfair competition.
معنی(example):
او در چندین توافق پنهانی برای تقلب در امتحان شرکت داشت.
مثال:
She was involved in several connivances to cheat on the test.
معنی فارسی کلمه connivances
:
توافقهای پنهانی، به ویژه توافقهای غیرقانونی یا غیراخلاقی بین افراد یا گروهها.