معنی فارسی conodont

C1

کنودونت، نوعی عنصر فسیلی مربوط به دندان‌های موجودات دریایی که برای مطالعه زیست‌شناسی قدیم استفاده می‌شود.

An extinct group of jawless fish known primarily through their fossilized dental remains.

noun
معنی(noun):

Any of several extinct fish-like chordates having cone-like teeth.

معنی(noun):

A microfossil tooth of such an animal.

example
معنی(example):

فسیل‌های کنودونت‌ها برای مطالعه محیط‌های دریایی باستانی مهم هستند.

مثال:

Fossils of conodonts are important for studying ancient marine environments.

معنی(example):

دانشمندان کنودونت‌ها را مطالعه می‌کنند تا اطلاعات بیشتری درباره تاریخ زمین به دست آورند.

مثال:

Scientists study conodonts to learn more about Earth's history.

معنی فارسی کلمه conodont

: معنی conodont به فارسی

کنودونت، نوعی عنصر فسیلی مربوط به دندان‌های موجودات دریایی که برای مطالعه زیست‌شناسی قدیم استفاده می‌شود.