معنی فارسی conquerableness

B1

قابل تسخیر بودن، ویژگی یا حالت که می‌توان آن را تسخیر کرد.

The quality of being conquerable or able to be overcome.

example
معنی(example):

قابل تسخیر بودن کوه آن را به یک انتخاب محبوب برای کوهنوردان تبدیل کرد.

مثال:

The conquerableness of the mountain made it a favorite for climbers.

معنی(example):

او به قابل تسخیر بودن چالش‌هایی که با آن روبرو بود، تحسین کرد.

مثال:

He admired the conquerableness of the challenges he faced.

معنی فارسی کلمه conquerableness

: معنی conquerableness به فارسی

قابل تسخیر بودن، ویژگی یا حالت که می‌توان آن را تسخیر کرد.