معنی فارسی conservatize
B1محافظهکار کردن، به معنای اتخاذ رویکرد یا سیاستهای محافظهکارانه است.
To make more conservative in terms of approach or policy.
- VERB
example
معنی(example):
حزب به دنبال محافظهکار کردن پلتفرم خود است.
مثال:
The party aims to conservatize its platform.
معنی(example):
آنها برنامهریزی میکنند که رویکردشان به سیاست را محافظهکارانه کنند.
مثال:
They plan to conservatize their approach to policy.
معنی فارسی کلمه conservatize
:
محافظهکار کردن، به معنای اتخاذ رویکرد یا سیاستهای محافظهکارانه است.