معنی فارسی conservatorship

B2

سرپرستی وضعیت حقوقی‌ای است که در آن فردی به‌طور قانونی به عنوان سرپرست برای شخصی تعیین می‌شود که نمی‌تواند به اداره امور خود بپردازد.

A legal concept where a person is appointed by a court to manage the financial and personal affairs of another person who is unable to do so.

example
معنی(example):

دادگاه درباره سرپرستی آن مرد سالخورده تصمیم گرفت.

مثال:

The court decided on a conservatorship for the elderly man.

معنی(example):

او اجازه سرپرستی بر امور مالی خواهرش را گرفت.

مثال:

She was granted conservatorship over her sister's finances.

معنی فارسی کلمه conservatorship

: معنی conservatorship به فارسی

سرپرستی وضعیت حقوقی‌ای است که در آن فردی به‌طور قانونی به عنوان سرپرست برای شخصی تعیین می‌شود که نمی‌تواند به اداره امور خود بپردازد.