معنی فارسی considerance

B1

ملاحظة یا توجه به احساسات، نیازها یا نظرات دیگران.

The act of considering or taking into account.

example
معنی(example):

در توجه او، او تصمیم‌های عادلانه‌ای گرفت.

مثال:

In her considerance, she made fair decisions.

معنی(example):

توجه به دیگران هنگام اتخاذ تصمیمات مهم است.

مثال:

Considerance is important when making choices.

معنی فارسی کلمه considerance

: معنی considerance به فارسی

ملاحظة یا توجه به احساسات، نیازها یا نظرات دیگران.