معنی فارسی consideringly

B1

به معنای با احتیاط و توجه به احساسات دیگران

In a way that shows consideration for others' feelings.

example
معنی(example):

او با ملاحظه صحبت کرد تا نگرانی‌های او را آسان کند.

مثال:

He spoke consideringly to ease her worries.

معنی(example):

او با ملاحظه عمل کرد وقتی که پیشنهادش را ارائه داد.

مثال:

She acted consideringly when making her offer.

معنی فارسی کلمه consideringly

: معنی consideringly به فارسی

به معنای با احتیاط و توجه به احساسات دیگران