معنی فارسی consignificant
B1به موارد مرتبط با تحویلدهی و اطلاعات آن اشاره دارد.
Significant in relation to a consignment.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جزئیات تحویلدهنده باید در دفاتر ثبت شود.
مثال:
The consignificant details must be noted in the ledger.
معنی(example):
اطلاع دادن به تحویلگیرندگان درباره تغییرات مهم است.
مثال:
It is consignificant to inform consignees about changes.
معنی فارسی کلمه consignificant
:
به موارد مرتبط با تحویلدهی و اطلاعات آن اشاره دارد.