معنی فارسی consignment
B1محصولاتی که برای فروش یا حمل و نقل به شخصی دیگر ارسال میشوند.
A shipment of goods delivered to a person, typically for sale.
- noun
noun
معنی(noun):
A collection of goods to be sent, in transit or having been sent
معنی(noun):
The act of consigning
example
معنی(example):
محموله کالا روز بعد رسید.
مثال:
The consignment of goods arrived the next day.
معنی(example):
او یک محموله کتاب از ناشر دریافت کرد.
مثال:
He received a consignment of books from the publisher.
معنی فارسی کلمه consignment
:
محصولاتی که برای فروش یا حمل و نقل به شخصی دیگر ارسال میشوند.
