معنی فارسی consociates
B1همکاران، افرادی که در یک فعالیت، پروژه یا کسب‌وکار به صورت مشترک همکاری می‌کنند.
Associates; people who are connected in some professional or collaborative capacity.
- verb
verb
معنی(verb):
To associate, partner
معنی(verb):
To bring into alliance, confederacy, or relationship; to bring together; to join; to unite.
معنی(verb):
To unite in an ecclesiastical consociation.
example
معنی(example):
همکاران او در این پروژه بینش‌های ارزشمندی ارائه دادند.
مثال:
Her consociates in the project provided valuable insights.
معنی(example):
همکاران با هم برای دستیابی به اهداف مشترک کار کردند.
مثال:
The consociates worked together to achieve common goals.
معنی فارسی کلمه consociates
:
همکاران، افرادی که در یک فعالیت، پروژه یا کسب‌وکار به صورت مشترک همکاری می‌کنند.
