معنی فارسی conspect
B1خلاصهای که شامل نکات اصلی و موارد برجستهای از یک موضوع یا رویداد است.
A summary or outline that captures the main ideas or key points of a topic.
- NOUN
example
معنی(example):
خلاصه جلسه به تمام شرکتکنندگان توزیع شد.
مثال:
The conspect of the meeting was distributed to all attendees.
معنی(example):
یک خلاصه برای درک نکات اصلی مورد بحث ضروری است.
مثال:
A conspect is essential to understanding the main points discussed.
معنی فارسی کلمه conspect
:
خلاصهای که شامل نکات اصلی و موارد برجستهای از یک موضوع یا رویداد است.