معنی فارسی conspiracist

B2

شخصی که به تئوری‌های توطئه اعتقاد دارد و آنها را بررسی می‌کند.

A person who believes in conspiracy theories and often challenges official explanations.

noun
معنی(noun):

A person who puts forward a conspiracy theory.

example
معنی(example):

تئوریسین توطئه معتقد بود که فرود بر روی ماه جعلی بوده است.

مثال:

The conspiracist believed that the moon landing was staged.

معنی(example):

بسیاری از تئوریسین‌های توطئه جوامع آنلاین تشکیل دادند تا نظریه‌های خود را بحث کنند.

مثال:

Many conspiracists formed online communities to discuss their theories.

معنی فارسی کلمه conspiracist

: معنی conspiracist به فارسی

شخصی که به تئوری‌های توطئه اعتقاد دارد و آنها را بررسی می‌کند.