معنی فارسی constabless
B1کانستابلِس، اصطلاحی خیالی که به کاراکتری خاص در داستانها و نمایشها اشاره دارد.
A fictional character or term often related to a character in stories or plays.
- OTHER
example
معنی(example):
کانستابلِس یک شخصیت خیالی در داستان است.
مثال:
The constabless is a fictional character in the story.
معنی(example):
در نمایش، کانستابلِس به قهرمان در سفرش کمک میکند.
مثال:
In the play, the constabless helps the hero on their journey.
معنی فارسی کلمه constabless
:
کانستابلِس، اصطلاحی خیالی که به کاراکتری خاص در داستانها و نمایشها اشاره دارد.