معنی فارسی constitutional crisis
C2بحران سیاسی که در آن قوانین اساسی نقض یا مورد چالش قرار میگیرند.
A situation where the constitution is in crisis or where its rules are being challenged.
- NOUN
example
معنی(example):
کشور با یک بحران قانونی اساسی در مورد نتایج انتخابات روبرو شد.
مثال:
The country faced a constitutional crisis over the election results.
معنی(example):
یک بحران قانونی اساسی میتواند منجر به بیثباتی سیاسی قابل توجهی شود.
مثال:
A constitutional crisis can lead to significant political instability.
معنی فارسی کلمه constitutional crisis
:
بحران سیاسی که در آن قوانین اساسی نقض یا مورد چالش قرار میگیرند.