معنی فارسی contemner
B1حامل، ظرفی که برای نگهداری اشیا استفاده میشود.
A container used for holding or storing items.
- NOUN
example
معنی(example):
حامل تمام ابزارهای ضروری بود.
مثال:
The contemner held all the necessary tools.
معنی(example):
او ابزارها را در حامل سازماندهی کرد تا به راحتی به آنها دسترسی داشته باشد.
مثال:
He organized the tools in the contемner for easy access.
معنی فارسی کلمه contemner
:
حامل، ظرفی که برای نگهداری اشیا استفاده میشود.