معنی فارسی continuous spectrum
B2طیف پیوسته، مجموعهای از اشیاء یا پدیدهها است که بدون شکاف یا وقفه بین عناصر آن قرار گرفتهاند.
A range of values or elements that are linked without any gaps.
- NOUN
example
معنی(example):
رنگینکمان مثال عالی از یک طیف پیوسته رنگهاست.
مثال:
A rainbow is a perfect example of a continuous spectrum of colors.
معنی(example):
در فیزیک، نور میتواند به عنوان یک طیف پیوسته از طول موجها توصیف شود.
مثال:
In physics, light can be described as a continuous spectrum of wavelengths.
معنی فارسی کلمه continuous spectrum
:
طیف پیوسته، مجموعهای از اشیاء یا پدیدهها است که بدون شکاف یا وقفه بین عناصر آن قرار گرفتهاند.