معنی فارسی contour feather

B2

پرهای بیرونی یک پرنده که به تعریف شکل بدن کمک می‌کنند.

The outer feathers of a bird that give it shape and coverage.

noun
معنی(noun):

Any feather possessing a central shaft (rachis), usually with vanes composed of barbs.

example
معنی(example):

پرهای مشخصه پرنده به آن کمک می‌کنند تا گرم بماند.

مثال:

The bird's contour feathers help it stay warm.

معنی(example):

پرهای مشخصه، پرهای نرم و بیرونی پرندگان هستند.

مثال:

Contour feathers are the smooth outer feathers of birds.

معنی فارسی کلمه contour feather

: معنی contour feather به فارسی

پرهای بیرونی یک پرنده که به تعریف شکل بدن کمک می‌کنند.