معنی فارسی contra-factual
B1جملاتی که به گذشتهای درستی اشاره میکند که در واقعیت اتفاق نیفتاده است.
Statements that explore possibilities or circumstances that did not happen in reality.
- OTHER
example
معنی(example):
یک جملهٔ پیشینی فرضی تصور میکند چه چیزی ممکن بود اتفاق بیفتد.
مثال:
A contra-factual statement imagines what could have happened.
معنی(example):
در تاریخ، ما اغلب سناریوهای پیشینی فرضی را بررسی میکنیم.
مثال:
In history, we often explore contra-factual scenarios.
معنی فارسی کلمه contra-factual
:
جملاتی که به گذشتهای درستی اشاره میکند که در واقعیت اتفاق نیفتاده است.