معنی فارسی contractable
B1قابل قرارداد، به چیزی اشاره دارد که می‌توان آن را به یک توافق یا قراداد اضافه کرد.
Able to be agreed upon and included in a contract.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Capable of being contracted (in various senses).
مثال:
a disease contractable from tapeworms
example
معنی(example):
این خدمات برای مدت محدودی قابل قرارداد است.
مثال:
This service is contractable for a limited time.
معنی(example):
این پروژه بر اساس شرایط توافق شده قابل قرارداد است.
مثال:
The project is contractable based on the terms agreed.
معنی فارسی کلمه contractable
:
قابل قرارداد، به چیزی اشاره دارد که می‌توان آن را به یک توافق یا قراداد اضافه کرد.
