معنی فارسی contractant

B1

طرف قرارداد، شخصی که در قراردادهای رسمی به عنوان متعهد یا توافق‌کننده مشارکت دارد.

A party involved in a contract who agrees to the terms and conditions stated.

example
معنی(example):

متعهد قرارداد به شرایط توافق موافقت کرد و قرارداد را امضا کرد.

مثال:

The contractant agreed to the terms and signed the agreement.

معنی(example):

به عنوان یک طرف قرارداد، او به قرارداد امضا شده متعهد است.

مثال:

As a contractant, he is bound by the signed contract.

معنی فارسی کلمه contractant

: معنی contractant به فارسی

طرف قرارداد، شخصی که در قراردادهای رسمی به عنوان متعهد یا توافق‌کننده مشارکت دارد.